کارهایی که پسرم در یازده ماهگی انجام میده .
گل پسرم ،شیطونکم ،روز به روز شیطون تر و بلاتر میشی .
حالا دیگه میتونی از مبل ها و تخت خودمون بالا و پائین بری . پله ها رو که دیگه نگو که با چه سرعتی طی میکنی.
وقتی میخوای بیای پائین کاملا میچرخی و با پا میای پائین
چند روز پیش یکی از دوستای مامان میخواست بره مکه و برای خداحافظی و به مناسبت اعیاد شعبانیه مولودی گرفته بود .ما هم رفتیم اما چشمت روز بد نبینه فقط ١٠ دقیقه ساکت و آروم بودی اونم واسه این بود که یخت آب شه صاحبخونه یه مرغ مینا داشت که قفسش رو به خاطر مهمونا گذاشته بود بالای پله ها. وقتی که چشمت بهش افتاد دیگه روزگار مامان سیاه بود چون تو به سرعت از پله ها بالا میرفتی و مامان هم از ترس افتادنت پشت سرت . وقتی هم که میاوردمت پائین جیغ بنفش میکشیدی که بری بالای پله ها .
خلاصه کل مراسم اون روز رو مامان یا توی راه پله ها بود یا میبردت حیاط که سرو صدات مزاحم مهمونا نباشه .
میتونی بای بای کنی -لی لی حوضک رو با انگشتات انجام بدی ( البته فقط قسمت بستن انگشتا رو ) - کلاغ پر کنی (قسمت آخرش رو بیشتر از همه دوست داری و زود خلاصه اش میکنی تا برسی به آخر).
کاملا با گرفتن مبل و دیوار و میز و دیوار و .. راه میری -به جاهای صعب العبور علاقه زیادی داری مثلا عبور از زیر میز مبلها و میز عسلی و پشت بخاری و...
علاقه زیادی به تلفن و موبایل و کنترل تلویزیون داری (کنترل تلویزیون رو میگیری دستت و دکمه هاشو فشار میدی و به تلویزیون نگاه میکنی ببینی چه تغییری میکنه )
به چشم های اطرافیان علاقه زیادی نشون میدی و دوست داری ببینی توش چیه یه طوری دستت رو میاری سمت چشمم که ... فکر کنم باید برم چشامو بیمه کنم ._ کسی جایی واسه اینکار سراغ نداره؟؟؟؟
بلدی خودت بری پشت پرده و دیوار و زیر روسری مامان قایم بشی و دالی بازی کنی و این بازی رو هم خیلی دوست داری .
بلدی خاله راضیه رو جیل جیل کنی (قلقلک بدی)- مامان رو ببوسی - از سرو کول بابا و یگانه بالا بری - همه رو دعوا کنی - وقتی صدات میزنن جواب بدی.
جو جو و هاپو و پیشی و ماهی و گل و مورچه رو کاملا میشناسی و بهشون عکس العمل نشون میدی ( هیجان زده میشی و صدایی شبیه صدای اونا از خودت در میاری ) به جز مورچه که صدا نداره .
هرچی رو که میخوای و یا هر جایی میخوای بری با دستت نشون میدی و میگی اینو و یا تو ( داخل ) و کلمات مشابه .
عمو داود و حنانه رو هم بلدی صدا بزنی میگی دووود و حننا.
راستی رانندگی هم بلدی
خیلی زیاد شد - فعلا دیگه یادم نیست - بقیه اش باشه توی پستهای بعدی