عشق خونه سازی و خونه بازی
یکی از بازیهای مورد علاقه محمد طاها حرکتی است که یک نمونه اش را در عکس زیر میبینید . در این بازی که خونه سازی نامیده میشود کل وسایل خونه اعم از مبل و پشتی و بالش و عروسکهای ریز و درشت و اسباب بازیهای دیگر به گوشه ای از خانه منتقل میشوند تا در آنجا خونه ساخته شود . تازه بعضی وقتها این خونه با وسایلی مثل چادر و ملافه و ... دارای سقف هم میشود . در این مرحله وظیفه مادر خونه حضور در خونه به عنوان مهمان میباشد . همچنین پس از پایان بازی چون محمد طاها خسته میشود وظیفه جمع آوری وسایل را نیز به عهده دارد . ...
نویسنده :
مامان
21:29
محمد طاها به روایت تصویر
یه پسر خوب ، کمک کار مامان تو خونه ( خداییش حس و حالش رو داشته باشی تو همه کارها کنار دستم هستی و میخوای باهام همکاری کنی . خصوصا کیک پختن ) وقتی محمدطاها قهر میکند .... عشق بلندی و ارتفاعات کلا نصف روز را در ارتفاعات به سر میبری خوب این هم یه جور عکس گرفتنه دیگه رفته بودیم آتلیه برای عکس پایان دوره پیش دبستانی . چون قارچ خیلی دوست داری اصرار کردی که ازت عکس قارچی بگیرم جشنواره ژیمناستیک دختران - ما به عنوان تماشاگر رفتیم سواری گرفتن از نوع دراز گوش ...
نویسنده :
مامان
21:28
یه روز در فضل آباد
بعد از مدتها رفتیم فضل آباد ( البته نه تو تاریخ ارسال پست ،اواخر اردیبهشت بود به گمانم ). اتفاقا یه برنامه پیاده روی برگزار شد به اتفاق فامیل به همون دور و اطراف که خیلی جای جالب و خوبی هم بود . تمام طول مسیر رفت رو با انرژی و بدو بدو رفتی و سعی میکردی جلوتر ازبقیه حرکت کنی . اینم نتیجش در راه برگشت هم که دیگه نای راه رفتن نداشتی . در نتیجه رفتی روی دوش مبارک بابا و کلی خوش بحالت شد. پی نوشت : البته من یه پست مفصل با جزییات راجع به اون روز پیاده روی نوشته بودم که به لطف نت پرکشید و رفت . به ناچار این هم یه خلاصه از اون روز ...
نویسنده :
مامان
21:22
چند عکس پیش دبستانی
پیش دبستانی خیلی وقته تعطیل شده ،دیگه امسال تابستون هم برای اینکه خستگی از تنت بره تو خونه پیش بابا هستی و از مهدکودک خبری نیست و کلی خوشحال و مشعوف شدی . اینم دو تا عکس ار پیش 1 . مهدکودک و پیش دبستانی اولیا. برای سال دیگه پیش دبستانی علوی اسمت رو نوشتیم . امیدوارم سال خوبی باشه برات ...
نویسنده :
مامان
21:17
لگو
سه ترم رفتی کلاس لگو . خوب بود و به نظر من تاثیر خوبی روی روش فکر کردن و حل مسایل داشت . اما از اونجایی که صبح ها پیش دبستانی بودی و تا برسی خونه و ناهار بخوری باید میرفتی لگو و خسته بودی اصولا ، برای کلاس رفتن و حاضر شدن خیلی اذیت میکردی . این شد که برای ترم چهارم علیرغم اصرار مربیت برای ادامه کلاس ثبت نامت نکردیم. این عکس آخرین جلسه لگو . ترم سه هست ...
نویسنده :
مامان
21:15
سال نو مبارک
هر چند که دیگه خیلی از سال جدید گذشته و تقریبا فروردین رو به اتمامه . اما بازم سال نو مبارک . صد سال به از این سالها . ایشالا سال و ماه و روزای خوبی در پیش داشته باشید . ...
نویسنده :
مامان
12:26