یه روز در فضل آباد
بعد از مدتها رفتیم فضل آباد ( البته نه تو تاریخ ارسال پست ،اواخر اردیبهشت بود به گمانم ). اتفاقا یه برنامه پیاده روی برگزار شد به اتفاق فامیل به همون دور و اطراف که خیلی جای جالب و خوبی هم بود .
تمام طول مسیر رفت رو با انرژی و بدو بدو رفتی و سعی میکردی جلوتر ازبقیه حرکت کنی .
اینم نتیجش
در راه برگشت هم که دیگه نای راه رفتن نداشتی . در نتیجه رفتی روی دوش مبارک بابا
و کلی خوش بحالت شد.
پی نوشت : البته من یه پست مفصل با جزییات راجع به اون روز پیاده روی نوشته بودم که به لطف نت پرکشید و رفت . به ناچار این هم یه خلاصه از اون روز
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی