محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

محمدطاها عسل مامان و بابا

از شیر گرفتن محمد طاها - قسمت دوم

1392/2/4 13:12
نویسنده : مامان
250 بازدید
اشتراک گذاری

روز دوم : صبح خونه مامانی

ظهر باز من رفتم خونه و بعد از نهار اومدم  خونه مامانی .

عصر خونه خاله زری و اونجا محمدرضا و پارسانا اومدن و کلی بازی کردی

شب خونه مامانی شیر خوردی و خوابدی .

روز سوم :صبح خونه مامانی

ظهر باز من رفتم خونه و بعد از نهار اومدم خونه مامانی .عصر رفتیم پارک

حنانه و یگانه هم اومدن و بعدش خونه خاله مریم .شیر گوسفندی هم از همونجا واست خریدم شاید یه کم شیر بخوری .شب رفتیم خونه شیر خوردی و خوابیدی اما دیگه در طول شب که بیدار شدی بهت شیر ندادم .

روز چهارم :صبح خونه مامانی - ظهر  من اومدم و بردمت خونه خودمون .نهار مفصل خوردی بعدش بابا رفت بیرون . تو یه کم بازی کردی خوابت میومد و اومدی تا شیر بخوری یه کم سرتو گرم کردم تا بابا اومد و سریع آماده شدم و رفتیم خونه مامانی

هوا خیلی سرد بودو نمیشد جایی رفت .غروب دایی اومد و با سروش و شکیبا سرگرم شدی . موقع شام میخواستی بخوابی و شیر میخواستی . یه کم گریه هم کردی اما خاله و بابا سرتو گرم کردند تا کم کم  خوابیدی  بعد ما رفتیم خونه . آخر شب تو خواب یه کم شیر بهت دادم و تا صبح خوابیدی و خدارو شکر بهونه شیر نکردی .

روز چهارم خیلی خوب بود و ٢٤ ساعت شیر نخوردی.

دیشب که داشتم بهت شیر میدادم  خیلی ناراحتت بودم و بغض کرده بودم .دعا میکنم خدا کمکت کنه

راستی زندایی سروش رو هم از شیر گرفته اما مثل تو نه . یه دفعه دیگه بهش شیر نداده آخه سروش شیشه میخوره  اما تو شیطون بلا نمیخوری .

و همچنان این پروژه ادامه دارد...

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)