شیطون مامان
خیلی شیطون بلا شدی -دیگه رسما از در و دیوار بالا میری .
دیگه بالا رفتن از مبل و ایسنادن روی سه چرخه و بالا و پائین رفتن از پله هاو کارهای خطرناک مشابه جز کارهای روزمره و دائمی ات هست .
راه رفتنت هم که دیگه مشابه دویدن شده .
دوست داری تو کوچه و خیابون دست منو رها کنی و مستقل واسه خودت بدوی.
اما از وقتی که یاد گرفتی با ایما و اشاره و .. حرفاتو به من بزنی تو یاد گرفتن کلمات یه کمی تنبل شدی .
الان میتونی این کلمات رو تلفظ کنی :
آززه ....... راضیه
دوغ ...... دوغ
آله ....... خاله
دیروز که داشتیم سفره نهارو پهن میکردیم دنبال بابا که پارچ دوغ دستش بود میدویدی و میگفتی : دوغ دوغ خیلی صحنه جالبی بود .
یه کمی هم لجباز و جیغ جیغو شدی ، اگه چیزی مطابق میلت نباشه داد میکشی و لج میکنی ،نمیدونم با این لجبازی و بداخلاقی ات باید چکار کنم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی