از شیر گرفتن محمدطاها- قسمت چهارم
آخی طفلکی پسرم
حالا دیگه قبول کردی که شیر نخوری .
هنوز اما دلتنگی میکنی .گاهی شبا بیدار میشی و بی اینکه اسم شیرو بیاری بهونه میگیری و گریه میکنی.
چند شب پیش اینقدر گریه کردی که بابا تو رو برد توی کوچه تا ساکت بشی اما بازم ساکت نشدی و بهونه مامانو گرفتی .آخرش با هزار کلک تونستم بخوابونمت.
شبای دیگه هم بیدار میشی و کمی آب میخوری و میخوابی .
بعضی وقتا هم خودت بی مقدمه میگی :جی جی اوف شده . و من هم تائید میکنم .
خدا رو شکر شیر خوردنت بهتر شده اما غذا خوردنت کما فی السابق به همون شکل گنجشکی ادامه داره .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی