گسترش دایره لغات
خیلی وقته که کلمات جدیدی رو که یاد گرفتی اینجا ننوشتم، باور کن تنبل نیستم ،اصلا وقت نمیشه به وبلاگت سربزنم ، توی اداره که نگو و نپرس ، وقتی هم که میام خونه اصلا بهم اجازه هیچکاری رو نمیدی میخوای فقط وقتم با تو صرف بشه ، ندرتا اگه کارام رو انجام داده باشم و تو هم خواب باشی و من هم خسته نباشم آخر شب باید بیام اینجا یادگاریهات رو بنویسم . خوب بگذریم ، بریم سروقت کلمات جدید:
دایره لغاتت پیشرفت خوبی داشته و سرعتت توی یادگیری کلمات خیلی خوبه .
بابا - آب - آبی( معنی اش رو نمیدونی فقط کلمه شو یاد گرفتی )
سلام ( کاربردش رو هم خوب یادگرفتی مثلا وقتی میری خونه مامانی یا وقتی بابا از سر کار میاد سلام میکنی )
برقو = جاروبرقی
برف - برق - رفت کلاغ پر - جوجو پر ( یه مدتی شده بود ورد زبونت و هی تکرار میکردی )
اونو - اینو = آن و این
نه = کاملا قاطعانه و محکم و البته در جای مناسب به کار میبری ، مثلا من میگم محمد طاها غذا میخوری محمد طاها : نــه از حرفت هم برنمیگردی
لا لا و خورپیش ( صدای خروپف ) = خوابیدن
اللا = معانی متعدد داره : مهر نماز ، الاکلنگ ، اذان و نماز و صلوات و هرچیزی که با الله و یا لفظ مشابه شروع بشه
هاپو = سگ
پیتکو = اسب و گورخر و چهارپایان مشابه
ارافه = زرافه
صدای لباسشویی و جاروبرقی و آبمیوه گیری رو هم تقلید میکنی :وووووووووووو
حالا داری سعی میکنی جمله ها رو تقلید کنی مثلا دو سه روز پیش که داشتم باهات صحبت میکردم جمله منو تکرار کردی: این شلواره
سعی میکنی جمله مشابه به کار ببری مثلا امروز آب رو نشون دادی و گفتی : آبه