اندر احوالات خرید کفش زمستانی
چند باری بود که بوتهای بلند رو اینجا و اونجا توی پای بعضی بچه ها میدیدی میگفتی منم ازینا میخوام .
منم میگفتم باشه حالا واست میخرم .علی الخصوص که منم بوتهامو در آورده بودم و میپوشیدم ( هرچند که من بوت خیلی بلند نمیپوشم )تا اینکه بالاخره یه روز خیلی مصر شدی و بابا قول داد بعد از تموم شدن امتحانش بریم واست بوت بخریم .
سه شنبه 15 دی رفتیم برای خرید.
چند تا مغازه رو رفتیم که کلا بوتهای پسرونه اش بلند نبود و مدل کفشای زمستونی پسرونه اش رودوست نداشتی . اصرار داشتی حتما بوت باشه اونم بلنننننننند تا زیر زانو.
خلاصه اولین مغازه ای که بوت داشت کوچکترین سایزشو آورد و پوشیدی که به نظرم یکی دو شماره ای واست بزرگ بود . خیلی هم مورد پسند مون واقع نشد ( زیاد شیک هم نبود ) اما تو خیلی خوشت اومد و دیگه از پات درش نیاوردی .
هی میگفتم بزرگه . ـــ میگفتی نه مامان اندازه است
میگفتم رنگش خوب نیست . ـــ نه مامان خیلی قشنگه
خلاصه خریدیمش و از همونجا پوشیدی وتا برسیم به پارکینگ جلوتر از ما راه میرفتی و کلی واسه خودت خوشحال بودی و احساس خوشتیپی می نمودی .
پشت سرت هم من و بابا میومدیم و همونطور که از خوشحالی تو خوشحال بودیم از شکل و شمایل کفشهات از خنده روده بر شده بودیم .
پی نوشت : دیروز توی یه مغازه یه بوت پسرونه دیدم که خیلی خوشگلتر از اونایی بود که ما خریدیم و البته گرونتر .
آه از نهادم برآمد . چون فک کنم تا دو سال دیگه هم این کفشا رو بپوشی هنوز اندازه ات باشه .
پی نوشت 2: امیدوارم یه برف حسابی بیاد که با کفشات بری برف بازی و این آرزو هم برآورده بشه .